۷ مهر روز آتش نشانی و ایمنی
۷ مهر روز آتشنشانی و ایمنی گرامی باد
«« آ »» مثل آتشنشانی.
آتشنشانی شغل نیست بلکه عشق است.
ما مردم ایران این مردان شجاع و نترس را دوست داریم و آنها را از یاد نمیبریم.
آتش به شدت شعله میکشد و هیچکس جرات ندارد به محل آتشسوزی نزدیک شود. همان وقت فردی هست که با شجاعت و آرامش پا درون آتش میگذارد. آن فرد آتشنشان است. آتشنشان میسوزد تا دیگران نسوزند.
نیمه شب است و تازه از یک مأموریت نجات فردی از داخل فضای دربسته برگشتهاند. خواب و بیدار هستند که آژیر مرکز آتشنشانی با بالاترین درجه ممکن به صدا درمیآید و گروه با عجله خود رابه محل حادثه میرسانند. این عجله برای چیست؟ آیا جز این که نجات جان انسانی شریف نخستین وظیفه آنهاست؟
در خطر انداختن جان خود برای زندگی یک نفر دیگر مسئلهای است که فقط یک عاشق از پس درک آن برمیآید و آتشنشان عاشق است. آتشنشانی شغل نیست و عشق است.
به محل آتشسوزی که میرسند، اوضاع کاملاً به هم ریخته است. اضطراب و وحشت بر محل حادثه سایه انداخته است. عدهای ناله می کنند و دیگران بر سرخود میزنند. مادری اشکریزان فریاد میزند
:«بچهام در آتش مانده است» و دنیا انگار روی سر پدرش خراب شده است که هرچند دقیقه نزدیک آتش میشود و باز خودش را عقب میکشد؛ نمیداند چه کند.
آتشنشان با قدرت و صلابت به میدان می آید تا مردم امیدوار شوند. از پدر کودکنشانیهای لازم را میگیرد و داخل آتش میشود. چه شیرین است آن لحظه که آتشنشان با طفل معصومی در آغوش از میان آتشها بیرون می آید.
کودک را در پناه خود گرفته در حالیکه خودش بر اثر گرما خسته و رنجور شده است. کودک را به والدینش میسپارد و برای کمک به همکارانش که در حال خاموش کردن آتش هستند، دوباره به طرف شعلهها راهی میشود.
اما پشت این همه ی آرامش آتشنشان چه دلهرهای است؟ دلهره این که فردی وسط آتش بماند و او نتواند نجاتش دهد. هیچ مزدی برای آتشنشان نمی تواند جای لبخند مردم را پس از نجات جان خود یا عزیزانشان بگیرد.
آتشنشان با انتخاب چنین شغلی که جان خودش را برای نجات جان دیگران به خطر میاندازد، به راستی که یک فرشته نجات است. یک آتشنشان فداکار همواره در قلب مردم جای دارد.